ما آنقدر پول داریم که نمیدانیم چه کنیم! و همین امر موجب یک بام و دو هوا شده. درون خود را میسوزاند و بیرون دیگران را. در داخل همه میگویند: پول داریم اما در بیرون همه میگویند: پس اینهمه ماشین و خونه مال کی هست؟ این تضاد ادامه دارد و همه خود را مغبون و زیان دیده میدانند.هیچ کس خدا را شکر نمیکند. ویروس کرنا امده تا مردم را از خوردن: خوراکیهای حرام منع کند، آنها مردم را از زیارت رفتن و نماز جماعت و صله رحم منع میکنند. غلتش فقط همین است ولی کسی نمیداند. همه چیز را بررسی میکنند جز این. موضوع این است که هرساله، ایران 120میلیارد دلار درآمد نفتی و غیر نفتی دارد. لذا همه مردم خودشان را باانمقایسه کرده، میگویند چیزی نداریم. فکر میکنند همه این 120میلیارد دلار مال آنها است، 60میلیون نفر خودرو دار، که اکثرا هم تک سرنشین هستند، لا اقل صد میلیون تومن زیرپایشان است، آن را هیچ میدانند. 40میلیون خانه و 50میلیون مغازه، زندگی و تچارت میکنند که لا اقل یک میلیارد تومن میشود، باز هم آن را چیزی نمیدانند.60 میلیون از 80میلیون جمعیت ایران، کمک معیشتی ، 80میلیون یارانه ماهانه میگیرند، 30میلیون نفر سبد و 4میلیون نفر بن اتکا، 4میلیون نفر دیگر بن کارگری، و 4میلیون نفر سوم بن کارمندی میگیرند، همه اینها هیچ دیده نمیشود. چشمها بهان120میلیارد است. حالا سرنوشت 120میلیارد چی هست؟ چون نفت به دلار فروخته میشود، صادر کنندگان غیر نفتی هم، فقط دلار طلب میکنند! لذا همه این 120میلیون دلار، به دلیل تحریم بانکی در خارج از کشور میماند! برای اینکه دست آمریکا نیافتد، دزدیده، در حسابهای شخصی واریز میشود. اما دست آخر آمریکا با شناسایی، آنها را تحریم میکنتد و همه پول را برمیدارد. (باد آورده را باد میبرد.) لذا هیچ پولی دست مردم را نمیآید. پس میگویند که پولی ندارند. سودجویان گفتند: حالا که نمیشود پول را به داخل آورد، بجایش کالا و سهام بخرند، این پولها هم هدر رفت: سهام مصادره شد، پس اندازها بلوکه گردید، اموال منقول و غیر منقول توقیف و توسط آمریکا، طی احکام قضایی برداشت شد. کالاها را هم یا به دلیل دورزدن تحریم، چند برابر گرانتر خریدند. یا اینکه رفتند از کشورهای دست دوم، آشغال گوشت را بنام گوشت منجمد، ذرت و برنج فاسد شده را بنام برنج کوپنی، به خورد مردم دادند. حجم زیادی هم در گمرکات پوسید، یا در کامیونها و باراندازها و کانتنرها و انبارها، از حیض انتفاع ساقط شد. آنهایی هم که وارد وبه دست مردم رسید، چکشی بود برمغز تولید داخلی، لذا کارخانجات تعطیل و تولیدات کشاورزان خریداری نشد. محصول باغات در زیر درختان پوسید، با مردمیکه سیب گلاب داخلی را نپسندید، و منتظر سیب لبنانی ماندند! شلوار خیاطهای خودمانی را نخریدند، تا از بازار ترک برایشان بیاید. همه همسایهها چاق تر شدند، و مردم در انتظار آن 120میلیارد دلار روز شماری کردند. هر روز سیل و زلزله و کورنا را بهانه کرده، اجناس دست دوم و ضایعاتی خارجی را، به مردم فروختند. گفتند هرچی تولید داخلی است، به سیل زدهها میدهند، لذا بازار جنس کم دارد و باید از خارج وارد کرد! البته این کار فقط مال امروز و دیروز نیست، 120سال است! از زمان ناصرالدین شاه که خاک فروشی مد شد، این روش ادامه دارد. لذا تنها راه نجات کشور هم، باز گرداندن خاکهای از دست رفته است. تا موقعیکه بحرین و جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان، برای ما شاخ باشند آمریکا هم، زنده است. تنها با مرگ امریکا همه چیزدرست میشود.
دانلود فیلم Dil Jo Na Keh Saka بازدید : 240
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 9:48